" مقاله-پروژه و پایان نامه – می باشد چه انکه مورد اخیر از مصادیق خیانت در امانت و مشمول ماده – 2 " | ... | |
“
است .فرق سیاه کردن با محو کردن این است که در امحاء چنین وانمود می شود که در آن قسمت از مهرچیزی نبوده ولی در سیاه کردن خلاف آن وانمود می شود. بنا براین اگر کسی با نوک کبریت نیم سوز و نظایر آن ، کلمه ای از مهر را بسوزاند یا سیاه کند ، مشمول عنوان جعل خواهد بود.
اثبات کردن:
اثبات عبارت است از اعتبار بخشیدن به مهر باطل از طریق پاک کردن و از بین بردن علامت بطلان مهر نظیر پاک کردن خط قرمز یا علامت ضربدر یا کلمه باطل از روی مهر۱ .[۲۲]بنا براین منظور از اثبات کردن این است که علامت بطلان روی مهر را از بین برده و چنین وانمود کند که کلمه باطل در اصل موجود بوده است. مثل اینکه روی تمام یا قسمتی از مهر ، خط نه یا علامت ضربدر یا خط قرمز متداول در دفتر داری و نظایر آن کشیده شود و جاعل آن را به نحوی پاک کند۲.
تقدیم یا تأخیر تاریخ مندرج در مهر نسبت به تاریخ حقیقی آن:
بنابر تعریف جعل در این مورد شخص پس از ثبت تاریخ مهر وتائید طرفین یا مقام ذیصلاح در صدد عقب بردن تاریخ مهر نسبت به تاریخ واقعی است به ترتیبی مثل محو یا تراشیدن یا مثلا ۱/۶/۸۱ را به ۱/۶/۸۲ تبدیل کند۳.
به کار بردن مهر دیگری بدون اجازه صاحب:
از آنجایی که جعل عبارت است از قلب یا تغییر متقلبانه حقیقت لذا استعمال و استفاده و به کار بردن مهر دیگری بدون اجازه صاحب و ذینفع آن نیز جعل تلقی میگردد چه آنکه در این مورد حقیقت این است که صاحب مهر یا ذینفع مهر ، اجازه استعمال مهر را نداده است . و جاعل با استفاده و به کار بردن مهر وی ، حقیقت مذبور را تغییر داده است.به کار بردن مهر دیگری بدون اجازه صاحب آن چنا نچه به قصد تقلب و اضرار نباشد به لحاظ فقدان سوء نیت جعل محسوب نمی شود . به کار بردن مهر دیگری از سوء استفاده از سفید مهر متمایز میباشد چه انکه مورد اخیر از مصادیق خیانت در امانت و مشمول ماده ۶۷۳ق.م.ا. میباشد.بدیهی است که چنانچه سوء استفاده از سفید مهر همراه با نوشتن مطالبی روی آن باشد به نحوی که موجب خسارت صاحب مهر باشد مانع از تحقق جرم جعل نمی باشد.بنا براین اگر شخصی سفید مهر دیگری را بدون رضاء و اطلاع صاحب آن به دست آورد ه از آن سوء استفاده و از روی تقلب انتقال یا برائت ذمه یا چیز دیگر ی که موجب خسارت صاحب امضاء یا مهر شود روی آن بنویسد جاعل محسوب می شود۱.[۲۳]اما نکته ای که باید خاطر نشان ساخت این که ساختن مهر از جمله موارد جعل مادی میباشد.به طور کلی حقوق دانان جعل را به مادی و معنوی تقسیم میکنند.
یکی از حقوق دانان در تعریف جعل مادی این طور گفته :
«جعل مادی است ، وقتی که قلب حقیقت به صورت فیزیکی انجام شود و در نوشته از خود آثار و علائم محسوس باقی گذارد . برعکس جعل معنوی است ، هنگامی که قلب حقیقت در محتوی و مضمون نوشته انجام شود و روی نوشته از خود هیچ اثر مادی باقی نگذارد . یک چنین جعلی در واقع دروغ ساده ای است که هیچ نشانه ظاهری آن را آشکار نمی کند . جعل مادی به وسیله کار شناس قابل تشخیص است ، حال آنکه جعل مفادی را هیچ کارشناسی نمی تواند تشخیص دهد و فقط می توان آن را به کمک سایر دلایل ثابت نمود ». ۲
موارد مذکور در ماده ۵۲۳ قانون مجازات اسلامی نمونهای از جعل مادی و موارد مذکور در ماده ۵۳۴ نمونهای از جعل معنوی به شمار می رود .علمای حقوق در خصوص جعل مادی تعاریف متعددی ارائه نمودهاند، علی رغم تفاوتهای ظاهری ، همه این تعاریف دارای مفهوم و محتوای واحدی هستند . یکی دیگراز حقوق دانان در تعریف جعل مادی میگوید :«جعل مادی عبارت است از تحریف حقیقت با عملی مادی ضمن باقی ماندن اثر خارجی مادی جعل در نوشته یا سند و غیرآن۳ . همچنین یکی دیگر از علمای حقوق در تعریف جعل مادی میگوید:«جعل مادی آن است که در ظاهر و صورت نوشته یا سند و غیره خدشهای وارد می شود مثل موارد مذکور در ماده ۵۲۳ »۴ بدین ترتیب زمانی جعل مادی است که تغییرات معلوم و مشخص و در عالم خارج محسوس باشد که طبیعی است می باید به طرق پیشبینی شده در قانون به عمل آمده باشد.ولی در جعل معنوی یا مفادی در مطلب ومفاد یک نوشته بدون اینکه اثر خارجی داشته باشدبه عمل میآید . به عبارت دیگر جاعل ابتدا حقیقت یک امری را درذهن خود منقلب میکند و سپس همان دروغ را به صورت قلب شده وارد سند می کند .بنا براین جعل معنوی عبارت است از قلب حقیقت در مفاد و شرایط و مضمون یک سند بدون اینکه در ظاهرنوشته یا سند تغییر و تحریفی مادی به عمل آمده باشد .
۲-۱-۲ – انتساب مهر به اشخاص
یکی از شرایط تحقق جرم جعل قابلیت انتساب میباشد . بدین معنی که مهر مجعول باید امکان منتسب شدن به شخص را داشته باشد . شخص در اصطلاح حقوقی به موجود مختاری اطلاق می شود که اهلیت دارا شدن حقی را داشته باشد یا به تکلیفی ملتزم گردد و یا از حقی برخوردار شود . در طبیعت ، انسان یگانه موجودی است که دارای اراده است و میتواند ملتزم به تکلیف کردد یا از حقی برخور دار گردد . اشیا ، حیوانات و اجسادی که دارای قوه ادراک و اراده نیستند نمی توانند عامل ارتکاب جرم باشند ۱. [۲۴]روح فرد گرایی حقوق جزا اصولا به گونه ای است که انتساب رفتار مجرمانه را به فرد انسانی امکان پذیر است . در جرم جعل فاعل یا مباشر جرم که اقدام به ساختن مهر دیگربدون مجوز می کند در صورتی قابل تعقیب است که مهر را به شخص نسبت دهد.
۲-۲- رکن معنوی
جرم جعل از جرایم مادی صرف نمی باشد بلکه نیازمند عنصر روانی است ، که بدون احراز آن امکان تعقیب سازنده یا تغییر دهنده مهر تحت عنوان جرم جعل وجود ندارد. عنصر معنوی در قانون با کلمات عمدا ، عامدا ،به قصد سوءو…مشخص شده است .عنصر معنوی یا سوء نیت در حقوق جزا فکر نقص و خلاف قانون است ، از این رو سوء نیت را یقین برحصول نتیجه مجرمانه تعریف نموده اند که امری است موضوعی نه حکمی۲ . سوء نیت از آنجایی که با قصد و اراده که کاملا جنبه روانی دارند ارتباط دارد فقط در مورد اشخاص حقیقی مصداق دارد از این رو به آن عنصر روانی نیز اطلاق می شود . دیوان عالی کشور نیز در یکی از آرای صادره خود اشعارمی دارد:« سوء نیت از عناصر لازمه جرم جعل به شمار می رود ۳جعل مهر از جرایم عمداست که عنصر روانی آن ناظر به علم و آگاهی مرتکب از ممنوع و قابل مجازات بودن حقیقتی که قلب و دگرگون میسازد است .
۲-۲-۱- علم
مقصود از علم آگاهی مرتکب به غیر قانونی بودن عمل ساختن میباشد و هم آگاهی او به اوصاف عناصر مادی جرم ارتکابی میباشد که نیاز به اثبات دارد. علم و آگاهی مقدم بر اراده و قصد است و برای تحقق عنصر روانی جرم ، تقارن علم و آگاهی با قصد و اراده و تظاهر عینی و خارجی آن ها لازم است . فقدان علم ، جهل است و جهل در موضوع بر خلاف جهل در حکم ، رافع مسولیت کیفری میباشد . “
[شنبه 1401-09-19] [ 11:04:00 ق.ظ ]
لینک ثابت |
پایان نامه بررسی تجربی و عددی حد شکلدهی در فرایند هیدروفرمینگ لولههای فلزی
متن کامل پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد رشته : مهندسی مکانیک گرایش : ساخت و تولید عنوان : بررسی تجربی و عددی حد شکلدهی در فرایند هیدروفرمینگ لولههای فلزی